توانایی یادگیری ریاضیات از نوزادی آغاز می شود.

تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران آمریکایی نشان می دهد، توانایی تمایز قائل شدن بین گروه مختلف اعداد در سن شش ماهگی، مهارت یادگیری ریاضیاتی در سن سه سالگی را پیش بینی می کند.

به گزارش سرویس پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از همان بدو تولد و حتی در دو روز آغاز حیات، نوزاد تازه متولد شده از حس تقریبی اعداد برخوردار است.

به عنوان مثال اگر شبکه ای از هشت نقطه به صورت مکرر و شبکه یی متشکل از 16 نقطه به صورت تصادفی نشان داده شود، نوزاد مدت طولانی تری به شبکه هشت نقطه یی نگاه می کند.

با توجه به عدم توانایی صحبت کردن نوزادان، این نتایج مبتنی بر رفتارهای شناختی نوزاد است.

اگر میزان مشاهده شبکه 16 نقطه یی مشابه شبکه هشت نقطه یی باشد، می توان ادعا کرد که نوزاد قادر به تمایز قائل شدن بین دو چیز مختلف نیست.

محققان دانشگاه دوک نوعی تست ریاضی را توسعه دادند که اجازه تعیین امتیاز برای حس اولیه اعداد را فراهم می کند.

در این آزمایش، دو صفحه نمایش به صورت همزمان مجموعه ای از الگوهای سیاه و سفید ساخته شده از نقاط را برای نوزاد نشان می دهد.

بر روی یکی از صفحات نمایش همیشه الگویی متشکل از تعداد یکسان نقاط با اندازه و شیوه آرایش متفاوت نشان داده می شود و در صفحه نمایش دیگر تعداد نقاط دائما در حال تغییر است.

نوزادان با حس اولیه اعداد قوی تر متوجه می شدند که تعداد نقاط روی یک صفحه نمایش در حال تغییر است و مدت بیشتری به آن صفحه نمایش خیره می ماندند.

با این روش حس اعداد 48 نوزاد شش ماهه مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس مهارت های ریاضی همین نوزادان در سن 3.5 سالگی مجددا بررسی شد؛ در این مرحله از تست هوش عمومی و تست استاندارد ریاضی استفاده شد.

کودکانی که از حس اولیه اعداد در نوزادی برخوردار بودند در سه تست ریاضی عملکرد موفق تری داشتند که این مهارت بالاتر ریاضی ارتباطی با هوش کلی قوی تر آنها ندارد.

«الیزابت برانون» از محققان روانشناسی و علوم اعصاب دانشگاه دوک تأکید می کند: توانایی اولیه حس اعداد در نوزادان می تواند تفاوت های موجود بین کودکان در یادگیری علم ریاضی را توضیح دهد.

حس اولیه اعداد یا توانایی تمایز بین گروه های از آیتم های مختلف اعداد، مهارت کودک در یادگیری ریاضی در آینده را توصیف می کند.

آب بازی بهنرین شیوه برای پرورش خلاقیت کودکان

     بازی با آب یکی از بهترین، اساسی ترین و لذت بخش ترین کارهایی است که کودکان انجام می دهند. آب جذبه ای سحرآمیز برای آنها دارد. کودکی که با آب بازی می کند، در حال یادگیری علت و معلول گرما و سرما، جاری شدن و فرو رفتن در زمین است. این کودک پس از آنکه به عنوان موجودی کوچک در دنیایی بزرگ، یک روز سخت را پشت سر گذاشت، با آب بازی آرامش می یابد.

آب بازی باعث تسکین عصبانیت های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی ها، فشارها و تنش ها رهایی یافته و احساس آرامش می کند. چون کودکان آب بازی را بسیار دوست دارند از این طریق می توان مفاهیم و  مطالب بسیاری را به آنها آموخت و موجبات رشد مهارت ها و توانایی های مختلف آنها را فراهم ساخت.

رشد توانایی ها و مهارت های مختلف کودکان به وسیله آب بازی:

الف) رشد خلاقیت و ابتکار:
آب بازی کمک می کند تا بچه ها افکار خلاقشان را رشد بدهند. از آنجا که آب بازی جذابیت بسیاری برای کودکان دارد، آنها ساعت ها وقتشان را صرف آن می کنند. والدین و مربیان می توانند به وسیله بازی های متنوع و از طریق پرسش های مختلف، تفکر خلاق را در کودکان پرورش دهند. بعضی از این پرسش های پرورش دهنده:

1- چطور باران در آسمان شکل می گیرد؟

2- چه چیزهایی در آب شناورند و چه چیزهایی زیر آب می روند؟

3- چطور باران و برف در آسمان شکل می گیرد؟

4- چه چیزهایی با آب می پزند؟

بعضی از بازی های پرورش دهنده خلاقیت عبارتند از:

1- اشیا گوناگونی به کودک بدهید که آن را داخل آب قرار داده، ببینید که آیا فرو می رود یا روی آب شناور می ماند و درباره آن صحبت کنید"چه اتفاقی می افتد؟" اوه نگاه کن روی آب ایستاده شنا می کند" "نگاه کن، آن یکی پایین رفت، زیر آب"

2- دو ظرف هم حجم با شکل ظاهری متفاوت انتخاب کنید یکی از ظرف ها را پر از آب کرده و آب آن را در ظرف دیگری بریزید تا کودکان متوجه حجم یکسان هر دو ظرف شوند.

ب) رشد شناختی:
کودکان بر اثر کسب تجربه با آب بازی یاد می گیرند که بعضی اشیا در آب فرو رفته و بعضی روی آن شناور می مانند (سنگ، چوب، پلاستیک، فلز و ...) بعضی اجسام مثل: اسفنج، پارچه و کاغذ آب را به خود جذب می کنند و بعضی مثل پلاستیک آب را اصلابه خود جذب نمی کنند. کودک از طریق آب بازی با منابع اب مانند: چشمه، قنات، رود، دریا و دریاچه آشنا می شود.

ج) رشد عاطفی و هیجانی:
کودکان عاشق آب بازی هستند. در آب بازی کودکان آرامش یافته و احساس قدرت می کنند. آب بازی باعث بر انگیختن کنجکاوی کودکان شده و از نظر عاطفی برایشان ارضاء کننده است.

د)رشد گویایی و افزایش گنجینه واژگان:
زبان جزیی از وجود هر شخص می باشد و محتوای زبانی نه تنها برای ارتباط بلکه برای کمک به تفکر فرد مهم است. کودکان از طریق آب بازی با واژه های جدیدی آشنا می شوند که کمک به تقویت گنجینه لغات آنها می نماید و مفاهیم زیادی مانند: شناکردن، ریختن، شناور شدن، زیر آب رفتن، موج، برف، رود، یخ، دریا و .... را یاد می گیرند.

ه) ایجاد هماهنگی بدنی:
کودک می آموزد که هنگام پر کردن دو ظرف هماهنگی چشم و دست لازم است. تسلط بر حرکات ظریف در یادگیری برای ریختن، فشار دادن، تعادل و ... یکی از ویژگی های آب بازی است.

و)رشد اجتماعی:
کودکان به هنگام آب بازی یاد می گیرند که چطور با دیگران رابطه برقرار کنند و به وسیله آب بازی حس تعاون، همکاری، مشارکت، اطاعت از قوانین و مقررات بازی، رعایت نوبت و انعطاف پذیری را یاد می گیرند.

مکان آب بازی برای کودکان
آب بازی را می توان در فضای باز و بسته انجام داد. آب بازی در فضای باز راحتر است. در غیر اینصورت در فضای بسته باید کفپوش مناسبی مورد استفاده قرار گیرد. موزاییک، آسفالت یا کاشی مشبک (حجم دار) می تواند مفید باشد، زیرا در صورت خیس شدن می توان به آسانی آن را خشک کرد. محل آب بازی باید جایی انتخاب شود که مقدار آب ریخته شده از ظرف به داخل چاه فاضلاب برود (کف اتاق یا محل آب بازی باید چاه فاضلاب داشته باشد).
ظروف و لباس آب بازی برای کودکان

ظرف مخصوص آب بازی باید در کنار لوله های آب باشد تا برداشتن آب آسان تر باشد. اگر آب بازی به صورت شنا یا دست و پا زدن نباشد، پیش بندهای پلاستیکی برای محافظت لباش کودکان بهترین وسیله است، بهتر است پیراهن کودکان آستین کوتاه باشد تا کودک راحتر بازی کند.

وسایل آب بازی برای کودکان

1- طشت بزرگ یا وان حمام پر از آب.

2- نی نوشابه، آبپاش، لوله، قیف (وسایلی که آب در آنها نمی ماند)

3- انواع بطری های خالی پلاستیکی مانند: بطری شامپو، مایع ظرفشویی، قوری پلاستیکی و ... (وسایلی که وقتی داخل آب قرار می گیرد حباب ایجاد می کند)

4- همزن های پلاستیکی، سرنگ های بدون سر سوزن، قطره چکان، رنگ های خوراکی به منظور تغییر رنگ آب.

5- اسفنج، دستمال کاغذی، قرقره، قاشق و انواع وسایل و اسباب بازی هایی که در آب فرو رفته و یا روی آن شناور می مانند.

6- عروسک، لباس و پارچه برای شست و شو و چگونگی شستن و نظافت اعضای بدن.

7- صابون یا پودر لباسشویی برای تولید کف و انجام بازی های متفاوت با آن.

راه های بازی با آب برای کودکان

راه های متنوعی برای بازی با آب وجود دارد که در ذیل به اختصار به چند نمونه اشاره می کنیم:

1- یک ظرف بزرگ پر از آب با تعدادی اسباب بازی برای کودکتان در نظر بگیرید تا بتواند تجربیاتی با عروسک پلاستیکی شناور و ماشین کوچک غیر شناور، یک تکه چوب، یک تکه صابون و چند قطعه یخ شناور داشته باشد.

2- یک تنگ پلاستیکی شفاف را پر از آب کنید و به کودک نشان دهید که از پشت تنگ آب، دستهایش چقدر بزرگ دیده می شوند.

3- چندین ظرف پلاستیکی کوچک را با آب رنگ پر کرده و در فریزر بگذارید تا یخ ببندند. این یخ ها می توانند به منزله آجرهایی در قلعه برفی باشند یا می توانند به آرامی در وان یا استخر آب شوند.

4- از ظروف مخصوص اسپری برای آبپاشی کردن می توانید استفاده کنید. کودک می تواند برای مثال قسمتی از دیوار خانه را رنگ بزند یا با آبپاش یا اسپری، چمن ها و گیاهان را آبیاری کند.

نکات ایمنی برای آب بازی:

1- کودکان خردسال معمولاً در آبی به عمق کم نیز ممکن است غرق شوند، وقتی آنها در کنار هر نوع آب از وان حمام گرفته تا حوض، از جوی گرفته تا استخر و حتی وقتی کنار آکواریوم هستند، آنها را زیر نظر بگیرید.

2- از ظروف نشکن برای اب بازی استفاده کنید، هرگز ظرفی با جنس شیشه، سرامیک، سفال یا چینی و سایر مواد شکننده به کار نبرید.

3- برای نگهداری و مراقبت از بچه های خردسال هرگز به کودکان بزرگتر اعتماد نکنید.

4- حتی بهترین شناگران بزرگسال نیز ممکن است دچار گرفتگی عضلانی شوند، از این رو احتیاط را رعایت نموده و مراقب باشید تا آنها دچار حادثه نشوند.

5- هیچ کودک زیر 8 سالی نباید بدون حضور بزرگتر وارد آب شود.

6- در کنار سواحل دریا مراقب کودکان باشید، حتی اگر شناگران قابلی هستند، به آنها اجازه ندهید بدون همراهی شما وارد آب شوند.

7- وان یا ظرف اب بازی را بعد از اتمام بازی همراه با کودک خالی کنید. تمیز کردن این ظروف قسمتی از مکاشفه کودک است. همراه با او خالی شدن آب را ببنید و شگفت زده شوید.

8- شنا کردن را هر چه زودتر به کودک بیاموزید و به یاد داشته باشید حلقه های بادی و کمربندهای نجات الزاماً جلوی غرق شدن کودک را نمی گیرند.

ویژگی های دانش آموز خلاق

 

1- ایده ها و نظرات خود را بدون ترس در كلاس مطرح می كند.

2- معمولاً برای مسائل راه حل ها و پاسخ هایی متفاوت از سایر دانش آموزان ارائه می كند.

3- به فعالیت هنری علاقه ی زیادی دارد و در این زمینه دارای تجربه و مهارت است .قبل از این كه گردو را بشكنم به این فكر افتادم كه شاید بتوانم با دو نیمه ی پوست آن دو تا لاك پشت درست كنم!

4-  غالباً ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر هم كلاسی های خود پیشنهاد می كند.

5- معمولا قادر است باطنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند.

6- تمایل زیادی به تغییر نظرات معلم و یا مطالب كتاب دارد.

7- در كلاس اغلب سوالاتی غیرعادی و گاه عجیب و غریب می پرسد.

8- علاقه ی زیادی به نقاشی و ترسیم افكار و ایده های خود دارد.

9- انتقاد گر است و هر نظر و عقیده ای را به راحتی نمی پذیرد.

10- گاهی به خاطر بیان نظرات و ایده های عجیب و غریبش در نظر دانش آموزان دیگر فردی غیرعادی جلوه می كند.

11- از قوه ی تخیل خوبی برخوردار است.

12- معمولا در كلاس با آب و تاب صحبت می كند و سعی می كند ایده هایش را با جزئیات كامل شرح دهد.

13- دارای ابتكار است و غالبا ایده ها و پاسخ های منحصر به فرد ارائه می كند.

14- حساس ،باریك بین و نكته سنج است .

15- بسیار فعال است و غالبا در آن واحد چند طرح و ایده در زمینه های مختلف را در سر می پروراند.

16- به تجربه و آزمایش علاقه ی فراوانی دارد

17- در نفوذ و تاثیر گذاری بر دوستان خود از توانایی زیادی برخورداراست.

18- آمادگی طرد شدن و عدم تایید از طریق دیگران را داراست .

19- به مطالعه ی موضوعات متنوع و گوناگون علاقمند است و زمان قابل توجهی را به این امر اختصاص می دهد.

20- از اطلاعات عمومی زیادی برخوردارست و سعی می كند كه از آن ها استفاده ی عملی و كاربردی كند.

 

موانع خلاقیت در محیط خانواده

خلاقیت در کودکان

تأكید بیش ازحد والدین برهوش و حافظه كودك

 بسیاری از والدین ، ناآگاهانه كودك خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات عمومی ، تربیت وهدایت می كنند و برای حافظه و هوش كودك اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم كه تنها اطلاعات عمومی و داشتن حافظه قوی برای تكامل و رشد فكری و باروری استعدادهای كودك كافی نیست ، با اصل قراردادن هوش وحافظه كودك، از پرورش سایر تواتمندی های ذهنی و روانی كودك خود ، كه مهم ترین آنها تفكر خلاق است ، غافل می مانند.

 

ایجاد رقابت میان كودكان
رقابت میان كودكان معمولاً وقتی پدید می آید كه :

الف )  نوعی ارزیابی و رتبه بندی توسط والدین وجود داشته باشد.

ب ) پاداش یا جایزه ای در میان باشد . به طور معمول اگر كودكان احساس كنند كه كار آنها توسط والدین مورد ارزش گذاری قرار خواهد گرفت یا به بهترین كارجایزه یا پاداش داده خواهد شد، بیشتر از آن كه به انجام بهترآن كار بیندیشند ، به كسب آن جایزه فكر می كنند . ضمن این كه گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی میان كودكان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها و استعدادهای واقعی خود استفاده كنند.



تأكید افراطی بر جنسیت كودك

تاکید زیاد بر جنسیت كودك و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر یكی از موانع مهم رشد خلاقیت كودكان در برخی از خانواده هاست . در برخی از فرهنگ ها بسیاری از دختران و پسرانی كه از تفكر خلاق برخوردارند ، به سبب ملزم شدن به رعایت پاره ای مقررات وهنجارهای از پیش تعیین شده وهمچنین به دلیل قرار گرفتن در نقش های قالبی كه فرهنگ و محیط بر آنها تحمیل كرده ، علایق و تمایلات خلاقانه ی خود را سركوب می كنند و در نتیجه به تدریج دچار تعارض شده ، خلاقیت آنها از بین می رود.



قرار دادن قوانین خشك و دست و پا گیر در منزل

بسیاری از والدین برای كودكان خود قوانین و مقررات خشك ومحدود كننده ای نظیر مقدار ساعت های درس خواندن در روز ، رأس ساعت معین خوابیدن ، استفاده از لوازم خاص و... قرار می دهند . پدید آوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب كودكان ، سبب می شود كودك تدریجاً به قالبی و تكراری رفتار كردن عادت كند . باید توجه داشت كه افكار و رفتارهای كلیشه ای و تكراری نقطه متضاد خلاقیت است .



عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت

عدم آگاهی و شناخت برخی والدین از فرایند رشد خلاقیت در كودكان و مطالعه نكردن آنها در این زمینه ، سبب می شود هیچ گاه نتوانند برای پرورش و شكوفایی خلاقیت كودك خود برنامه ریزی و اقدام صحیحی نمایند و به این ترتیب ناخواسته سبب می شوند استعدادهای خلاق كودكشان به هدر رود.



انتقاد مكرر از رفتارهای كودك


پیامبر اكرم (ص) در حدیثی درباره وظایف والدین نسبت به فرزندان می فرمایند : " یقبل مَیسوره و یتـَجاوز عـَن مـَعسوره و لا یرهـُقـُه " آنچه را كودك در توان داشته و انجام داده از او بپذیرد ، كار طاقت فرسا و سنگین از او نخواهید و او را به گناه و طغیان وادار نكنید .

ارزیابی پی درپیرفتارهای کودک و زیر ذره بین قرار دادن و انتقاد از كارهای او در خانواده ؛ آزادی ، امنیت خاطر و اعتماد به نفس كودك را مختل می سازد و ترس از اشتباه را در وی تقویت می كند . این ترس چنانچه دركودك حالت مرضی پیدا كند ، جرئت ابراز هرگونه اندیشه ی جدید یا انجام كارهایی را كه درعین خلاق بودن ، احتمال وجود اشتباه نیز در آنها وجود دارد، در كودك از بین می برد و به این ترتیب خلاقیت كودك كه لازمه اش داشتنآزادی و امنیت خاطر در محیط خانواده و خطر پذیری وعدم ترس از اشتباه است ، با مانع رو به رو می گردد.



بیهوده شمردن تخیلات كودك

تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات و رؤیاهای كودك با بی توجهی ، تمسخر یا بیهوده انگاشتن از جانب والدین رو به رو شود، در واقع سرچشمه خلاقیت اوخشكانده شده است.

محكوم كردن خیال پردازی كودك و وادار نمودن او به واقع بینی درخانواده شیوه ای كاملاً اشتباه است و برای بذر حساس خلاقیت كودك ، آفتی مهلك محسوب می شود.



عدم شناسایی علائق درونی كودك

بسیاری از كودكان خصوصاً درسنین پایین ، از علائق و كشش های خود نسبت به موضوعات و پدید ه های پیرامون اطلاع روشنی ندارند یا این كه نمی توانند آن را به زبان بیاورند. این موضوع از موارد بسیار حساس به شما ر می رود كه باید ازهمان دوران كودكی مورد توجه والدین قرار گیرد. خانواده هایی كه نسبت به این مسئله بی تفاوت اند و سعی نمی كنند انگیزه ها و موضوعات مورد علاقه كودك خود را شناسایی و كشف كنند ، ناخواسته فرصت های زیادی را برای رشد خلاقیت كودك از وی سلب می كنند.



عدم وجود حس شوخ طبعی درمحیط منزل

شوخ طبعی از شاخص های مهم خلاقیت به شما ر می رود و وجود حس شوخی و شوخ طبعی در فضای خانواده بسیار حائز اهمیت است ، زیرا مستقیماً به رشد خلاقیت كودك كمك می كند . اما در خانواده هایی كه فضای زندگی آنها خشك ، رسمی و جدی است ، زمینه ای برای بروز حس شوخ طبعی كودك به وجود نمی آید و در نتیجه در چنین محیطی بسیاری از كشش های خلاقانه كودك پنهان می ماند.



تحمیل نقش بزرگسال به كودك

بسیاری از والدین علاقه مندند كه كودك آنها سریعاً رشد كند و كودكی خود را پشت سر بگذارد . آنها گاهی برای تسریع این امر سعی می كنند با كودك خود همانند بزرگسالان رفتار كنند و به تبع آن از كودك خود توقع ایفای نقش هایی بزرگ تر از محدوده سنی آنها را دارند . تحمیل نقش های كاذب بزرگسالی به كودكان ، روند رشد اجتماعی آنان را مختل می سازد وسبب پدید آمدن رفتار های نا به هنجار و تصنعی در آنها می شود و همین امر باعث از بین رفتن بسیاری از استعدادهای خلاق دوران كودكی می گردد.به تخیل كودكان خود پروبال بدهید، آن وقت است كه از پرواز بلند آنها شگفت زده خواهید شد .

 

منبع: بیتوته

چگونه می‌توان فكر كردن را به كودكان آموخت؟

Thinking Child

 معمولا معلمان معترض هستند كه یاد دادن یكسری اطلاعات خشك و بی روح به بچه ها و یادآوری آن در امتحانات بسیار سهل الوصول تر است از این كه به آن ها یاد دهیم كه چگونه فكر كنند. آیا می توان اندیشیدن را به كودكان آموخت؟ تحقیقات می گویند: «بله»

 بخشی از تفكر، از تجربه نشات می گیرد؛ بنابراین برای اینكه بچه های یادبگیرند چطور فكر كنند (كه شامل چگونگی ارزیابی آن ها از موقعیت، چگونگی توجه آن ها بر مهم ترین جنبه ها، نحوه تصمیم گیری برای انجام كار، و چگونگی ادامه كار می شود) نیاز به تجربه دارند.


اما چگونه می شود بستر مناسب برای تجربه كودكان را فراهم آورد؟

مهارت های فكر كردن درباره فعالیت های روزانه در مدرسه یا خانه را باید به كودكان و نوجوانان آموخت. این كار می تواند بسیار ساده آغاز شود. از خردسال ها سوالات با انت های باز بپرسید كه با آیا، چرا و چطور شروع می شوند؛ و درحالی كه سوالات را برایشان می خوانید آن ها را تشویق كنید مهارت های كلامی خود را بهبود بخشند، این سوالات پرسشی می تواند كمك كند تا كودكان چگونه فكر كردن را یاد بگیرند. همین روش به كودكان سنین بالاتر هم می تواند كمك كند


.از كودكان بخواهید اطلاعات را با هم «جفت و جور» كرده و داده های جدید را با آن چه از قبل می دانستند، مقایسه كنند. این كار به آن ها كمك می كند یاد بگیرند، ارتباط بین لغات یا مفاهیم را بشناسند و دریابند دو موضوع در چه نكاتی و مواردی با هم اشتراك و درچه مواردی با هم تفاوت دارند. دانش آموزان می توانند از طبقه بندی كردن اشیا استفاده كنند كه به آنها در یادآوری بهتر مطلب و اندوخته های ذهنی شان كمك كند.

عملكرد «تفكر انتقادی» را كه توانایی ارزیابی كردن اطلاعات است را به بچه ها بیاموزید. به آن ها بیاموزید تا درباره هر چیزی كه می شنوند یا می خواهند كه به دست بیاورند چهار پرسش بپرسند.


الف) آیا آن چیز جالب و درخور شایسته است؟

ب) دانست اطلاعاتی راجع به ان چیز می تواند جزو اطلاعاتی قرار گیرد كه اطلاعات عمومی به شمار می آید مثلا اكسیژن تركیب شده است از O2 H؟

ج) اگر جزو اطلاعات عمومی قرار نمی گیرد، دلیل خاص بودن آن چیست و چرا كودك میل دارد راجع به آن نكاتی را بداند. اگر دلیلی دارد، آیا دلیل معتبر هست یا خیر؟ اگر نیست، بچه ها باید یادبگیرند كه تلاشی برای درك و دانستن اطلاعاتی كه به دردشان نمی خورد یا آن را دوست ندارند، نكنند.

 

به بچه ها نشان دهید چطور به یك مسأله نزدیك شوند:

الف : كودكان نیاز دارند تشخیص دهند چه چیزهایی را می دانند، چه چیزهایی را نمی دانند و باید چه كاری انجام دهند، سپس آنها می توانند

ب: نقشه یی را برای حل مساله طراحی كنند

.

پ: نقشه یی را ارزیابی كنند و تصمیم بگیرند كه آیا موثر هست یا خیر؟

از «راهنمای تصورات دهنی» و تصویر یك حادثه یا تجربه استفاده كنید. تخیلات حسی به ما كمك می كنند كه اطلاعات را درحافظه بلندمدت ذخیره كنیم. هر چه از ظرفیت بیشتر حواسمان استفاده كنیم، بهتر است. به این ترتیب ممكن است از بچه ها خواسته شود در حین خواندن داستان هایی درباره صحرا، آن را «ببینند» ، شن های آنجا را لمس كنند، به صدای بادگوش دهند و گرما و تشنگی را احساس كنند. این رویكرد از جزییات و حواشی استفاده می كند.

خلاقیت در کودکانبه بچه ها یاد دهید فراتر از آن چه یادگرفته اند، فكر كنند. ممكن است از بچه ها خواسته شود در حین مطالعه انقلاب آمریكا بگویند سربازان در دوره «فورگ» چه احساسی داشتند؟ چه لباسی پوشیده بودند؟ تصور كنید شما در آن موقعیت قرار گرفته اید، نامه یی به خانواده خود بنویسید.

خلاقیت را برانگیزید. از بچه ها بخواهید اطلاعات تازه یی را خلق كنند یا بسازند. مثلا یك وسیله خنگی برای یكی از كارهای سخت خانگی درست كنند.

طرح های خلاق پیشنهاد كنید. مصل نوشتن یك شعر یا طراحی یك تصویر. بچه ها را تشویق كنید. نسخه دست اول تهیه كنند تا بعد آن را چاپ كنند.

به كودكان ابزار اساسی كار را بدهید و به آنها یاد دهید چطور و چه وقت آنها را به كار ببرند، مثل خواندن نقشه، انجام محاسبات و كاربرد ذره بین.

بچه ها را تشویق كنید اهداف را مرتب كنند و یك چارچوب زمانی برای آنها مشخص كنند و سپس آنها را یادداشت كنند. به این ترتیب می توانند پیشرفت خود را ببینند.

 كودكان را یاری دهید تا بیاموزند چطور مهمترین نكات آنچه را كه می خوانند می بینند یا می شنوند، پیدا كنند.

 كودكان را به نوشتن ترغیب كنید. زیرا وقتی افكار را بخواهیم بر روی كاغذ بیاوریم ناچار باید آنها را مرتب كنیم. طرح هایی كه بچه ها می توانند از آن لذت برده و چیزهایی از آن بیاموزند؛ از جمله نگهداری یك مجله، ارایه یك بحث به یكی از والدین (برای افزایش پول تو جیبی یا خرید یك چیز خاص یا یك حق) یا نوشتن نام به یك شخص مشهور

زمان طلایی آموزش خلاقیت به کودکان

خلاقیت در کودکانشاید بارها از خود پرسیده باشید که چگونه می توانید آینده درخشانی را برای فرزندتان رقم بزنید؛ با صرف پول و امکانات فراوان یا با ایجاد فرصت تحصیل در بهترین مدارس؟ خوب است بدانید این کارها آینده فرزند شما را تضمین نمی کند زیرا اگر کودک با آموزش های ساده در سن مناسب به توانمندی های مناسب برسد، قادر خواهد بود در آینده فرد موفقی شود. والدین با توجه به نکات مهم تربیتی در دوران کودکی فرزندشان، اولین خشت های موفقیت وی را در آینده می گذارند و او قادر خواهد بود با اعتماد به نفس کافی گام های بعدی را بردارد. در این مطلب به اساسی ترین آموزش های کودکان ۵ تا ۷ سال پرداخته ایم که امیدواریم مورد توجه والدین قرار بگیرد.یکی از مولفه های توسعه در هر کشوری، داشتن نیروی انسانی کارآمد است و بهترین راه تربیت و پرورش نیروی انسانی، سرمایه گذاری در تربیت کودکان است.

ممکن است فردی تحصیلات عالیه داشته باشد و به نظر برسد برای جامعه بسیار مفید است اما اگر خلاقیت نداشته باشد، نقش چندانی در پیشرفت و توسعه کشورش نخواهد داشت. آموزش خلاقیت از دوران کودکی آغاز می شود و پایه آن از ۵ تا ۷ سالگی گذاشته می شود. بنابراین فرد تحصیل کرده ای که در کودکی آموزش خلاقیت ندیده است، همواره دنباله رو باقی می ماند و با وجود تحصیلات عالیه نمی تواند از توانمندی هایش برای توسعه و پیشرفت کشورش استفاده کند.

دکتر شهرام ناصری روان پزشک و مشاور با بیان این مطلب به خراسان می گوید: برای داشتن خلاقیت، آموزش در دوران کودکی اهمیت بسیاری دارد. به بیان دیگر اولین خشت پرورش خلاقیت در کودکی گذاشته می شود. کودک باید بتواند از برخی مواد و وسایل چیزهایی درست کند. به عنوان مثال کودک باید بتواند با لگو خانه بسازد و یاد بگیرد با خمیر، شن و گل بازی کند یا بتواند آن ها را قالب بزند. استفاده از این وسایل را باید والدین به کودک یاد دهند و استفاده از شن و گل هم توصیه می شود زیرا به هماهنگی دست و چشم و خلاقیت کودک کمک زیادی می کند.سپس کودک باید بتواند توضیح دهد چه چیزی ساخته است و به صورت کلامی هدفش را بگوید.

او باید بتواند هرچیزی را با جزئیات آن درست کند به عنوان مثال اگر خمیر را شکل پیتزا درآورده است، خمیر و پنیر و مواد روی آن را هم ساخته باشد، ساختن اشیا و وسایلی که کودک می بیند، یکی از نمودهای خلاقیت در کودکی است. بنابراین اگر می خواهید کودک خلاقی داشته باشید، اجازه دهید با گل، خمیر یا لگو چیزهایی را که می بیند، بسازد.دکتر ناصری با بیان این که یکی دیگر از راه های پرورش خلاقیت در کودکان، نقاشی است، تصریح می کند: وضعیت کودکی که در این سنین نقاشی نمی کند یا علاقه ای به رنگ آمیزی ندارد، جای نگرانی دارد. کودکان معمولاً علاقه زیادی به نقاشی کشیدن دارند و دوست دارند نقاشی هایشان را رنگ کنند.

کودک در این سنین باید بتواند خطوط مثلث و مربع را بکشد و هرچه جزئیات نقاشی اش بیشتر باشد، باهوش تر است.به طور کلی قبل از انجام هر کار خلاقانه ای باید طرح آن کشیده شود.بنابراین نقاشی کودکان را در این سنین باید جدی گرفت و آن ها را به کشیدن نقاشی با جزئیات فراوان تشویق کرد. کودک باید بتواند هدفش را از نقاشی که کشیده است بگویدو آن را تشریح کند. باید کودک حرف هایی را که نمی تواند بگوید با زبان نقاشی بیان کند. نقاشی ساده ترین نوع بازی کودک است و برای فهمیدن درک کودک از محیط اطرافش می توان از نقاشی های نیمه کاره استفاده کرد.

خلاقیت در کودکاندکتر ناصری با اشاره به این که وانمود کردن یکی دیگر از راه های پرورش خلاقیت در کودکان است، توضیح می دهد: کودک در این سنین باید بتواند نقش های مختلف را بازی کند. معمولاً کودکان از اشیا استفاده می کنند تا وانمود کنند که درحال انجام کاری هستند. بچه های باهوش در این سنین نقش فرد دیگری را به خوبی بازی می کنند و زبان و حرکات بدنی خود را مطابق با آن نقش اجرا می کنند. مثلاً کلاه آتش نشانی روی سر می گذارند و صدای خود را عوض می کنند. بچه باهوش تر در ایفای نقش های فردی با بچه های دیگر مشارکت می کند، مثلاً به دیگران تذکر می دهد که چگونه باید نقش بازی کنند. این دسته از کودکان قدرت رهبری گروه را دارند و می توانند خلاق تر از دیگران باشند.

رسیدن به این مرحله باعث می شود که کودک بتواند مراحل بعدی خلاقیت را بهتر طی کند.باید توجه داشت هرکاری که کودک بخواهد آن را انجام دهد نیاز به توانایی فیزیکی دارد. به عبارت دیگر کودک باید بتواند از دست هایش به خوبی استفاده کند و هوش عملی بالایی داشته باشد.در صورتی که در بیشتر موارد آموزش هایی که به کودکان می دهیم،عملی نیست و این باعث می شود کودک نتواند از توانمندی های فیزیکی اش به نحو احسن استفاده کند. باید به کودک کمک کرد که بتواند هماهنگی عضلانی - عصبی پیدا کند. کودک در این سن باید بتواند از پله های سرسره به تنهایی بالا برود و با تمرین به مهارت برسد. اگر کودکی این کارها را به تنهایی انجام ندهد، عضلات وی به هماهنگی نمی رسد. کودک باید بتواند بدون استفاده از نرده از پله ها بالا برود، هنگام راه رفتن، کاری هم انجام دهد و در نهایت حرکات پیچیده را انجام دهد. او باید از تمام قدرت دستش استفاده کند، پیچ و مهره را باز و بسته کند و با اسباب بازی های چند قسمتی بازی کند یعنی آن را ببندد و دوباره باز کند.

 بستن بند کفش و بستن دکمه هم به هماهنگی دست ها نیاز دارد و کودکی که می تواند این کارها را انجام دهد یعنی هوش عملی بالایی دارد.دقت و توجه لازم والدین به همین مسائل که به نظر ساده می آید، باعث می شود یک کودک، خلاق و باهوش عملی خوب تربیت شود و در مقابل بی توجهی به این مسائل کودک را به فردی دنباله رو و فاقد هوش عملی تبدیل می کند.نکته این جاست که هر کودکی باید به توانمندی های مرتبط به سن خود برسد و این امر به توجه و آگاهی والدین و مربیان مهدکودک نیاز دارد.والدین باید بدانند هر رفتاری که با کودک خود دارند، ارتباط مستقیمی با آینده وی دارد. والدینی که وسواس زیادی روی کودک خود دارند، اغلب بچه های دست و پا چلفتی تربیت می کنند زیرا به وی اجازه تجربه کردن در زندگی نداده اند. بنابراین کودک اراده و قدرت تصمیم گیری ندارد و در بزرگسالی نیز دنباله رو خواهد بود.

منبع: سلامت نیوز